وفات حضرت  فاطمه ام البنین س تسلیت

مخوان جانا دگر ام البنينم‏ 
كه من با محنت دنيا قرينم‏ 
مرا ام البنين گفتند، چون من‏ 
پسرها داشتم ز آن شاه دينم‏ 
جوانان هر يكى چون ماه تابان‏ 
بدندى از يسار و از يمينم‏ 
ولى امروز بى بال و پرستم‏ 
نه فرزندان، نه سلطان مبينم‏ 
مرا ام البنين هر كس كه خواند 
كنم ياد از بنين نازنينم‏ 
به خاطر آورم آن مه جبينان‏ 
زنم سيلى به رخسار و جبينم‏ 
به نام عبد الله و عثمان و جعفر 
دگر عباس آن در ثمينم‏

+ نوشته شده در  شنبه سی و یکم فروردین ۱۳۹۲ساعت 0:34  توسط خادم اهل بیت(ع)  | 


«این که حضرت زهرا ـ علیهاالسّلام ـ بعد از آن همه مظلومیت، در حال احتضار وصیت نمود که شبانه دفن گردد،(۱) کار عجیبى بود که نظیر کار پیغمبران ـ علیهم السّلام ـ است؛ زیرا کار کسى که نزاع کند و مغلوب شود و کشته و شهیده گردد و علیه او قضاوت بشود و آن همه بلاها را ببیند، و با این حال راهى را پیدا کند که خود را مثل غالب جلوه دهد و غالب بودن خود را به دیگران نشان دهد، به کار پیغمبران و اعجاز شباهت دارد، راهى که فکر بشر از فهم آن عاجز بود و آن این که وصیت نمود بدون تشییع شبانه دفن گردد.

 

اگر دستگاه حکومت و خلافت به فکرشان مى رسید که حضرت زهرا ـ علیهاالسّلام ـ چنین کارى را مى خواهد بکند، به منزل آن حضرت وارد مى شدند و از انجام آن جلوگیرى مى کردند.

 

بعد از دفن نیز راهى جز نبش قبر آن حضرت نبود که حضرت امیر ـ علیه السّلام ـ از آن جلوگیرى نمود و نتوانستند کارى بکنند.»

 

پی نوشت:
۱٫بحار الانوار، ج ۴۹، ص ۱۹۲؛ اقبال الاعمال، ص ۶۲۳؛ عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۱۸۷؛ نهج الحق، ص۲۷۰؛ رسالة حول حدیث « سخن معاشر الانبیاء لانورّث »، ص ۲۸٫

+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۲ساعت 2:38  توسط خادم اهل بیت(ع)  | 


قبر پنهانى حضرت زهرا سلام ‏اللَّه ‏عليه نشانه‏ذمظلوميت و غربت ولايت است، و دليل واضح و برهان قاطعى كه شيعه مى‏تواند به استناد آن خود را پيرو راستين سنت رسول (ص) نشان دهد. نشانى بر حقانيت و مظلوميت شيعه، براى همه آزادمردان در طول تاريخ به يادگار گذاشت.
شيعه امروز میتواند از اهل سنت بپرسد، چرا حضرت زهراس وصيت كرد خلفا در تشييع جنازه‏ اش حاضر نشوند؟ و چرا وصيت كرد تا قبرش پنهان بماند؟

آرى او نمى‏ خواست تا دشمنانش كه دشمنان خدا و رسولند بر سر مزارش اقامه‏ عزا كرده و بدين وسيله عوام‏ فريبى كنند. آن قدر اين امر بر خلفا سنگين بود و از عواقبش بيم داشتند كه تصميم گرفتند نبش قبر كنند تا قبر زهراس را پيدا كنند و بر جنازه ‏اش نماز گزارند. كه از هيبت و تهديد على عليه‏السلام ترسيدند و از بيم فتنه‏ اى بزرگتر پا عقب كشيدند.
زهرا س مى‏ خواست با طرح سؤال در اذهان مردم، كه چرا تنها يادگار رسول قبرش را پنهان نموده، آنان را به فكر وادارد، تا خود به دنبال جواب رفته و مسببين اصلى را بيابند. همين است كه مى‏ بينم برخى، برخى ديگر را ملامت مى‏ كردند كه تنها دختر پيامبر مرد و هيچكدام از آنان اجازه حضور در دفن و نماز نداد، و قبرش را هم پنهان نمود.

او مى ‏انديشيد شايد با غوغايى كه به سبب شهادتش در مدينه ايجاد مى‏شود، با اين اقدام بى‏سابقه و آگاهانه‏ مردم را عليه خلفا به حركتى وادارد و يا لااقل، سندى هميشگى بر محكوميت خلفا، از خود به يادگار بگذارد. از اين رو حتى ائمه بعدى نيز قبر او را آشكار نساختند.
و بعيد نيست كه آن امام مظلوم عليه‏السلام صورت چهل قبر را در بقيع ترتيب داده باشد تا كسى از قبر واقعى حضرت زهرا عليهاالسلام مطلع نشود و وصيت آن سيده مظلومه نيز عمل شود.
صبح آن شبى كه حضرت زهرا عليهاالسلام غريبانه به خاك سپرده شد به نقل سپهر در ناسخ ابوبكر و عمر و گروهى از مهاجر و انصار بر در سراى على ع گرد آمدند تا به قول خودشان در تشيع جنازه حضرت زهرا س شركت كنند مقداد بن اسود به آنها گفت: فاطمه را ديشب به خاك سپرده‏ اند! عمر به ابوبكر گفت: الم اقل لك انهم سيفعلون به تو نگفتم كه اينها چنين خواهند كرد؟ و به دنبالش گفت: لا تتركون يا بنى‏هاشم حسدكم القديم لنا ابدا.

اى بنى‏ هاشم اين حسادت ديرينه شما را در مورد ما هيچگاه ترك نمى‏كنيد... واللَّه لقد هممت ان انبشها فاصلى عليها. به خدا سوگند هر آينه او را از قبر بيرون آورده و بر وى نماز خواهيم خواند! فقال على عليه‏السلام واللَّه لو رمت ذاك يابن صهاك لا رجعت اليك يمينك لئن سللت سيفى لا اغمدته دون ازهاق نفسك. (4)

پس على عليه‏ السلام فرمود:
اى پسر صهاك به خدا قسم اگر چنين قصدى كنى دست راست تو به تو بازنگردد يعنى دستت را قطع خواهم كرد چه اگر شمشير از نيام برآورم تا خون تو نريزم در غلاف قرار نمى‏دهم و در بعضى از روايات آمده على ع او را گرفت و سخت بر زمين كوبيد و فرمود: اى پسر كنيزك سياه خلافت كه حق من بود از من گرفتيد و من به خاطر اين كه مردم از دين خدا برنگردند از حق خود گذشتم فوالذى نفس على بيده لئن رمت و اصحابك بشى‏ء من ذلك لاسقين الارض من دمائكم. به خدايى كه جان على در دست او است اگر تو و اصحابت قصد قبر فاطمه س كنيد زمين را از خون شما سيراب مى‏ كنم. ابوبكر و ديگران واسطه شدند كه چنين كارى نخواهند كرد تا عمر را رها ساخت .

پس اگر محل دفن حضرت زهرا عليهاالسلام را در قبرستان بقيع دانسته‏اند به خاطر اين بود كه ذهن مخالفين را مشغول نموده و از اين طريق قبر آن بانوى عصمت و طهارت براى هميشه مصون بماند و كسى نداند كه آن بانوى پهلو شكسته در كجا مدفون گرديده است.

+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۲ساعت 2:34  توسط خادم اهل بیت(ع)  | 

مرحوم علامه شیخ محمد علی العمری، رهبر فقید شیعیان عربستان است که اسفند ماه سال 1389 از دنیا رحلت کرد. این عالم نستوه با وجود تحمل 45 سال زندان آل سعود، یک قرن از خدا عمر گرفت و وجودش برای اهل تشیع در عربستان مایه خیر و برکت بود، تا جایی که حسینیه العمری واقع در شهر مدینه، تنها محلی در سرزمین حجاز است که شیعیان در آن احساس آرامش می‌کنند.

 
علامه العمری یکی از رموز موفقیت خود را داشتن توکل قوی و توسل به مادر ائمه عصمت و طهارت علیهم السلام می‌دانست. این عالم ربانی توسل ویژه‌ای هم به حضرت زهرا(س)‌ داشته که باعث نجات وی از اعدام شده است. علامه العمری به دلیل فعالیت در راستای احقاق حقوق شیعیان عربستانی، توسط وهابی‌ها به زندان افتاد و دادگاه سعودی وی را به اعدام محکوم کرد، اما توسل به حضرت زهرا(س) مانع از موفقیت وهابی‌ها شد.
 
 
این عالم ربانی خاطره آن حادثه را چنین تعریف کرده است: «پس از چندماه زندانی شدن به دلیل انتشار اعلامیه‌هایی در دفاع از شیعیان روز اجرای حکم اعدام فرا رسید. عاملان حکومت، مرا مقابل دیدگان هزاران شیعه پای چوبه دار بردند و طناب را به گردنم انداختند؛ به حضرت زهرا سلام الله علیها توسل کردم و زیر لب گفتم: یا حضرت زهرا! من فقط برای دفاع از شما و آبروی شما پای چوبه دار آمده‌ام، یاری‌ام کنید! وقتی طناب دار را کشیدند، پس از حدود 30 ثانیه طناب پاره شد و من بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم 35 روز گذشته بود و در یکی از بیمارستان‌های مدینه بستری بودم و فهمیدم نجات یافته‌ام.»

+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۲ساعت 2:6  توسط خادم اهل بیت(ع)  | 

نمیخواهم برنجانم کسی رابی سبب اما

چگونه مرگ یک مادر چهل تن متهم دارد؟؟؟


مردی به همسرش گفت: نزد حضرت فاطمه، دختر رسول خدا برو و از او درباره من بپرس که آیا از شیعیانشان هستم یا نه؟ آن زن آمد و سوالش را پرسید.

قالَتْ علیها السلام: إنْ کُنْتَ تَعْمَلُ بِما أمَرْناکَ وَ تَنْتَهی عَمّا زَجَرْناکَ عَنْهُ، فَأنْتَ مِنْ شیعَتِنا، وَ إلاّ فَلا. (45)

حضرت فرمود: به شوهرت بگو: اگر به دستورهای ما عمل می کنی و از آنچه تو را باز می داریم خود را باز می گیری تو از شیعیان مایی وگرنه نیستی.

آن زن بازگشت و این سخن را برای شوهر خویش باز گفت. شوهر گفت: وای بر من! چه کسی است که از گناه و خطا جدا باشد؟ در نتیجه، من جاودان در آتش هستم چرا که هر کس از شیعیان آنان نیست در آتش مخلد خواهد بود.

آن زن به نزد حضرت بازگشت و گفته شوهرش را برای حضرت بازگفت.

حضرت فرمود: به او بگو: چنین نیست. شیعیان ما از بهترین بهشتیان هستند ولی هر کس که ما را دوست بدارد و با دوستان ما دوست و با دشمنان ما دشمن باشد و با دل و زبان در اختیار ما باشد اگر با اوامر و نواهی ما مخالفت کند اینان اهل بهشتند ولی پس از آنکه با دیدن بلاها و سختی ها با آنکه در صحنه قیامت با اقسام شدائد و یا در طبقه رویین جهنم از گناهان خویش پاک شوند تا ما آنان را به دلیل محبتی که به ما دارند از جهنم نجات دهیم و آنان را به حضور خودمان بیاوریم.


منبع : بهشت ارغوان
+ نوشته شده در  دوشنبه نوزدهم فروردین ۱۳۹۲ساعت 13:46  توسط خادم اهل بیت(ع)  | 

باغبان در باغ بود و باغ را آتش زدند . . . . .

+ نوشته شده در  یکشنبه هجدهم فروردین ۱۳۹۲ساعت 18:8  توسط خادم اهل بیت(ع)  | 

دیمه کی فاطمه باعث رنج و ایضا دی

                 سنون قوری نفسون مرتضی یه دنیادور

+ نوشته شده در  یکشنبه هجدهم فروردین ۱۳۹۲ساعت 17:59  توسط خادم اهل بیت(ع)  | 


بیرخانم ویرمیشم الدن

کی دیردی ملکوته

ورمرم بیتوکونی

مین بیله جاه و جبروته

عالمین سجده لری

قوربان او بیر الی قنوته

+ نوشته شده در  شنبه دهم فروردین ۱۳۹۲ساعت 12:28  توسط خادم اهل بیت(ع)  | 

در فاطمیه بود که ما سینـه زن شدیم

 

با پیرهن سیاه عزا سینـه زن شدیم

 

گفتی جواز کرببلا روضه ی من است

 

اصلاً به عشق کرببلا سینـه زن شدیم

 

در روضـه هایتان همگی پر زدیم و بعد

 

همراه ساکنان سماء سینـه زن شدیم

 

بر سینـه های سینه زنان مهر می زنی

 

ما هم به شوق مهر شما سینـه زن شدیم

 

ما نذر کرده ایم که قـربانی ات شویم

 

در راه رفتن به منا سینـه زن شدیم

 

در صحن شـاه سینه زدن چیز دیگریست

 

در کنج صحن عشق رضا سینـه زن شدیم

 

+ نوشته شده در  یکشنبه چهارم فروردین ۱۳۹۲ساعت 19:22  توسط خادم اهل بیت(ع)  | 

ائی شمـع یانێـر کـوکب-ی-سیّـار اوْد ایچینده

پـروانــه چکیـر آه-ی-شــرر بـــار اوْد ایچینـده


سؤز باشـلامێشـام فاطمـه درد-وْ-محنینـده‌ن

ائتدیکجه رقم غـرق اوْلـۇ گوفتـار اوْد ایچینـده

بۆلبۆل پر آچـانمێـر، سێخێلێـب دامـن-ی-ناره

از بس کی وۇرۇب شب پره مێنقار اوْد ایچینده

گۆل غۆنچه‌لری فیکـر ائلـه نـه حـالـه قالارلار

جبـریلــه‌ن اگــه‌ر یانسـا چمـنــزار اوْد ایچینــده

بیـر لحظـه تمـاشـاگـر ائلـه، دل گـؤزۆن آخـر

جــدا" گــؤره‌ک آیــا نــه خبـــر وار اوْد ایچینــده

جئبریل-ی-امین بوسه وۇران درگهـه بیر باخ

گـویـا کـی یانێـر معبــد-ی-اســرار اوْد ایچینــده

خئیبر گؤتـۆره‌ن الـده باخێـن قئیـد-ی-قضایـه

یانـدێ صـدف-ی-احمـد-ی-مختــار اوْد ایچینـده

ثانی نئجه گؤر نشر ائیله‌ییب ظولم-وْ-فسادین

آواره دی مــحـبـــوبــه‌ی-ی-دادار اوْد ایچیـنـــده

دیواره وئریب تئکیه، آخێر قان سینـه‌سینـده‌ن

فــریــاده گلـیبــدیـــر در-وْ-دیــــوار اوْد ایچـیــده

ائی گۆلشه‌ن ائده‌ن ناری خلیل‌الهه رحـم ائت

امّ‌النـجـبـــا اوْلــــدۇ گیــریـفتـــار اوْد ایچیــنــده

هاردا گؤرۆنۆب حمله‌ی-ی-خصمانه گتیرسین

بیر عــوره‌تـه اۆچ یـۆز نفــر اغیــار اوْد ایچینــده

آیـا نــه جســارتــدی بــۇ ثانیـــده خـــودایــا

صـدیقـه‌ی-ی-کبـرانی ائدیـب زار اوْد ایچینـده

آخــر نه روا حاملــه بیـر طاهـیـره عـــوره‌ت

نارس بالاسێـن سقـط ائـده ناچار اوْد ایچینده

زهرانی سالێب تنگه، عمر اؤز قاپێسێندا

قان ائتدی دؤشۆنده سۇتۇ میسمار اوْد ایچینده

گؤردۆ قاپێنێ قان بۇرۇیۇب اوْدلادێ فورا"

تـا محــو اوْلا قانــدان قـالان آثــار اوْد ایچینــده

قالماز بۇنۇ درک ائیله‌مه‌دی گۆن بۇلۇد آلتدا

گئتمــه‌ز آرادان مطلـع-ی-انــوار اوْد ایچینـــده

یانمازدێم اگه‌ر بیر اوْدا قێلسئیدی کیفایت

اوْلسایدێ فقط فاطمــه خونبـار اوْد ایچینــده

قنفذ دان آلێب قمچینێ اوْیناتــدێ الینـده

گویا کی چێخێب صئیده سیه‌مار اوْد ایچینـده

قمچیله گؤگه‌رتدی هاراسێ گلدی قباغـه

گـؤردۆ یـوْخ اوْ مظلومییـه غــم اوْد ایچینــــده

از بسکی وۇرۇب فاطمه‌نی سالدێ دؤزۆمده‌ن

درد ائتدی اوْنـۇن گؤزلرینـی تـار اوْد ایچینـــده

سسله‌ندی اوْ دم فضّه‌نی ایمداد ائله یاندێم

سالدێ منی دیلده‌ن داخێ اشرار اوْد ایچینده

آز قالدێ عدو حملـه ائـده صحـن-ی-سـرایـه

ال تـۆت منـه ائـی یار-ی-وفــادار اوْد ایچینــده

فریادیمه گل چاره‌سیزه‌م محسنیم اؤلدۆ

یێخدێ ائویمی قۇم-ی-سیتمکار اوْد ایچینده

وئـر خامـه تسلـی بـۇ مصیبتـده بتـولــه

قوْیدۇ قاپێسێن کینه‌ی-ی-کفّـار اوْد ایچینـده

سؤیله سن اؤزۆن کی وارێدۇن کربُ – بلاده

گؤردۆن کی نئجه گرمیدی بازار اوْد ایچینـده

سن ناظیرێدۇن زینبۇون خئیمه‌سی یاندێ

قالدێ اوْ رشیده قێـزۇن آغـلار اوْد ایچینــده

سنده‌نده چتیت درده دۆشه‌ن زینبۇن اوْلدۇ

قوْیدۇ اته‌گین دوشمن-ی-جبّار اوْد ایچینــده

پروانه کیمی شهپه‌رین اوْددان اوْدا وۇردۇ

به‌به نه گؤزه‌ل ائیله‌‌دی پئیکار اوْد ایچینـده

مأواسی یانان قۇش کیمی آواره قاچاردێ

شایـد اوْلا اطفـالــه هـــوادار اوْد ایچیـنــده

سسله‌ردی دمادم کرم ائت ائی حَکَم الله

اوْدلاندێ امانـت بـالا قێـــزلار اوْد ایچینــده

قوْیما منی شرمنده حۆسئینیمده‌ن ایلاهی

گؤرکیـم وار اوْلا حقّـه پرستـار اوْد ایچینـده

هر قێز دیله گلسه دئسه یاندێم شرر آلتدا

تئـز باشلارێنـا قمچـی وۇرارلار اوْد ایچینـده

رحم ائت یانار اوْددان قۇتارێم ساجدی یا رب

خوْشدۇر مـن اؤله‌م قالمایا بیمـار اوْد ایچینده

ائیلـه نظر الله بـۇ قــۇجـاغێمــدا کـی طیفلـه

داغلێ دل‌یمی نالـه‌سی داغلار اوْد ایچینده

«سیفی» نه گؤزه‌ل رتبه‌‌ی-ی-ممتازه یئتیشدین

اوْلـدۇن گـوهـر عئشقــه خریـدار اوْد ایچینـده

+ نوشته شده در  یکشنبه چهارم فروردین ۱۳۹۲ساعت 16:44  توسط خادم اهل بیت(ع)  | 

 السلام عليک يا ربيع الأنام و نضره الأيام

سلام بر تو اي بهار خلايق و خرمي روزگار!


مولایم ما را ببخش که یک عمر چه کودکانه نشستیم و انتظار کشیدیم تا صدای شلیک یک توپ ، نوید آمدن بهار را سردهد.

ای صد افسوس که تو بهار بودی ومن بی تو هر فروردینم دی  بود و نمی دانستم.

صادق (ع) آل محمد(ص) فرموند: که  نوروز و  اول بهار روزی است که ما توقع فرج حضرت مهدی (عج) را داریم.

 


کودک که بودم پدرم جمعه ها صبح درب خانه را آب و جارو می کرد تا  اگر مولا از آن حوالی عبور کند ...

و نو روز هر باره این حس را در من زنده می کند

مردمی را می بینم که سراسر شوق و شورند ، خانه تکانی می کنند و لباس های نو برتن...

اما برای چه ؟ برای که ؟

اینان منتظرند تا  بهار شود ؟

سالهاست می اندیشم که هنگام بهار مگر چه می شود که اینگونه به هم می ریزیم ، مهربان می شویم، به سراغ هم می رویم و از همه مهمتر منتظر می شویم...

انتظار ...

سالهاست به لحظات سال تحویل و یک دقیقه ای که قبل از حلول سال نو همه ساکتند و نفس ها را در سینه حبس می کنند می اندیشم!

و هر ساله هیچ اتفاقی نمی افتند!!!

کجایی ای  ربيع الأنام و نضره الأيام

نمی دانم ،  شاید از گذشته به ایرانیان اینگونه آموختند تا رزمایش ظهور برگزار کنند ...

وصد افسوس که ره گم کردیم و انتظار خورشید را کشیدیم و حال آنکه تو خود خورشید بودی و ما ندانستیم.

ای کاش دقایقی تمام نفس ها برای تو حبس می شد و همه با هم زمزمه می کردند دعای عهد و ندبه و فرج را ...

و ای کاش هفت سین مان را در جمکران می گستردیم

و در آن به جای سفره ، "سجاده ای" می انداختیم به گستردگی زمین...

و"ستاره ای" از آسمان به زیر می کشیدیم به یاد تو...

و "ساعتی" برای شمار ثانیه هایی که بی تو گذشت

و "سدر" را به یاد سدره المنتهی مصطفی  (ص) بر سجاده می ریختیم!

و "سیصد و سیزده سرباز" و "سلاحی" به نشان پایبندی بر سوگندی که با تو بسته ایم تا خونی که در رگهایمان است  نذر تو باشد که چه نیکو در عهد آموختیم بسراییم " شاهِراً‌ سَيْفي ،  مُجَرِّداً قَناتي، مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَ الْبادي " و با شميشر آخته  ، و نيزه برهنه ،  پاسخ ‌گويان به نداى آن خواننده بزرگ در شهر و باديه ایم.
و سین ششم سجاده مان  را از خدا می خواهیم تا "سرمه" کشد چشمانمان را به وصال دیدارش... و شنوا سازد شنوایی مان را به نوای انا المهدی...

اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ

و سین هفتم را نیز من بر این سجاده می نشانم " سلام علی آل یاسین".

     برگرفته از وبلاگ شخصی دکتر علی اکبر رائفی پور( antisemitism.blogfa.com)

+ نوشته شده در  پنجشنبه یکم فروردین ۱۳۹۲ساعت 10:6  توسط خادم اهل بیت(ع)  | 



 باز هفت سین سرور
ماهی و تنگ بلور
سکه و سبزه و آب
نرگس و جام شراب
باز هم شادی عید
آرزوهای سپید
باز لیلای بهار
باز مجنونی بید
باز هم رنگین کمان
باز باران بهار
باز گل مست غرور
باز بلبل نغمه خوان
باز رقص دود عود
باز اسفند و گلاب
باز آن سودای ناب
کور باد چشم حسود
باز تکرار دعا
یا مقلب القلوب
یا مدبر النهار
حال ما گردان تو خوب
راه ما گردان تو راست
باز نوروز سعید
باز هم سال جدید
باز هم لاله عشق
خنده و بیم و امید

آداب اسلامي نــوروز

در كتاب مفاتيح‌الجنان كه طي دهه‌‌هاي گذشته يكي از بزرگ‌ترين كتاب‌هاي مورد رجوع عموم براي انجام مستحبات مذهبي بوده به نماز عيد نوروز اشاره شده كه نمازي است توأم با قرائت سوره حمد و سوره‌هاي قدر، كافرون، توحيد، فلق و ناس و بسيار شبيه به نمازي است كه ضمن آداب و اعمال روز جمعه و روز عيد غدير خم وارد شده است.

مفاتيح الجنان همچنين روايتي از معلي‌بن‌خنيس را درباره نوروز ذكر كرده است كه اعمال اين روز و دعاي مربوط به آن را همراه دارد. بي‌آنكه اشاره‌اي به فضيلت اين روز كرده باشد. ولي بحارالانوار مجلسي روايات معلي‌بن‌خنيس را به تفصيل آورده است. در آن روايات به فضيلت و برتري اين روز نسبت به ساير ايام بسيار پرداخته است و يكي از روايات مفصل معلي‌بن‌خنيس از نوروز را اين گونه تجليل كرده است: نوروز روزي است كه كشتي نوح بر كوه جودي قرار گرفت، روزي است كه جبرئيل بر نبي عليه‌السلام نازل شد، روزي است كه رسول اكرم صلي‌‌الله عليه‌وآله، علي عليه‌السلام را بر دوش كشيد تا بت‌هاي قريش را از بالاي كعبه مي‌كند، روزي است كه نبي عليه‌السلام به وادي جن رفت و از ايشان بيعت گرفت، روزي است كه براي علي عليه‌السلام از مردم بيعت گرفت (غدير خم) روزي است كه قائم آل محمد ظهور خواهد كرد و روزي است كه امام عصر عجل‌الله تعالي فرجه‌الشريف بر دجال پيروز خواهد شد.

+ نوشته شده در  پنجشنبه یکم فروردین ۱۳۹۲ساعت 3:9  توسط خادم اهل بیت(ع)  |